یا قمر بنی هاشم


حضرت عباس (ع) در چهارمین روز شعبان سال‏ ٢٦ق در مدینه چشم به جهان گشود.  امام علی (ع) لبش را به گوش طفل نزدیک کرد. اذان و اقامه را خواند و بعد آن او را حضرت عباس (ع) نامید؛ یعنی شیرِ بیشه شجاعت و قهرمان میدان نبرد. خشمگین در برابر دشمن و شادمان در مقابل دوست.

چشم در چشم پدر دوخته، دستانش را از قنداقه بیرون می آورد. امام بازوی او را می بوسد و دستانش را به چشمان خود می کشد. و آرام آرام اشک می ریزد . به بازوی کودک دست می کشد. گویا می بینم که این دست ها یوم الطّف (روز عاشور) در کنار رود فرات، در یاری برادرش حسین (ع) از بدن جدا خواهد شد. امام می گوید و اشک می ریزد.

در روزهای کودکی حضرت عباس (ع)، پدر و برادرانش، حسن و حسین در کنار وی بودند و حضرت عباس (ع) از دانش و بینش ایشان بهره می‌‏برد. حضرت علی (ع) درباره تکامل و پویایی حضرت عباس (ع) فرمود: همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا می‌گیرد، از من معارف فرا گرفت.


با صلوات بر محمد و ال محمد