دلگرمی و امید 

رمیله یکی از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام، بیمار شده بود. تب سختی داشت.
می گوید:  روز جمعه شد. حس کردم کمی سبک شده ام. با خود گفتم : به نماز جمعه بروم و از خطبه های حضرت استفاده کنم.
در بین خطبه ها تب عود می کند به سختی تا پایان نماز خود را نگه می دارد.
پس از نماز پشت سر حضرت از مسجد کوفه خارج می شود.
حضرت می پرسند:  رمیله چه شد که آن طور ناراحت بودی؟
عرض می کند : در بین خطبه تبم عود کرد...
حضرت می فرمایند:
ای رمیله، هر مومنی که بیمار شود، ما هم به خاطر بیماری اش بیمار می شویم. اگر محزون شود ، ما به خاطر اندوهش اندوهگین می شویم .
و دعا نمی کند، مگر این که ما آمین می گوییم، و ساکت نمی شود، جز این که برایش دعا می کنیم.
چقدر مایه دلگرمی و امید است وقتی مومنان بدانند حجت و خلیفه خدا که واسطه فیض خداست، در میانشان زندگی می کند. در غم و شادی آن ها شریک است و لحظه ای از آن ها غافل نیست.

با صلوات بر محمد و ال محمد